خاطرات من ١٣٦٩

اینجا قسمتى است از زندگى من

خاطرات من ١٣٦٩

اینجا قسمتى است از زندگى من

گفتم منو یادتون نره

سلام واى بچه ها خیلى تنبل شدم انقدر نمینویسم یادم میره باید زود زود بیام.خوب  از هفته پیش تعریف کنم .٢١بهمن شنبه صبح بیدار شدم خونه بودم باید میرفتم اداره کار یه کار ادارى داشتم  هم اسنپ درخواست دادم هم تپسى اصلا ماشین  نمیومد تا اخر بعدنیم ساعت ماشین اومد رفتم کارمو انجام دادمو یکم پیاده روى کردم رفتم کتابفروشى یه دورى زدمو کتاب خریدم اهان راستى روز قبلشو یادم اومد جمعه ٢٠ بهمن شاهین رفت البوم عکساى عروسى و فیلم رو گرفت که خیلى خوشگل شده بود تا رسید خونه ناهار خوردیمو رفتیم خونه مامانمینا حدود ساعت٤ عصر بود یه عکسم واسه مامانم بزرگ کرده بودم بنده خدا همش میگفت واسه من فیلم و عکس بگیرید عکسشو دادم خیلى خوشش اومد خواهرمینام اومدن همگى با ماشین خواهرمینا رفتیم  خونه عموم داداشمو خانومشو فینگیلى هم اومدن یکم نشستیم بلند شدیم داداشمینا که خونه پدر خانومش دعوت بودن منو شاهینو مامان و خواهرمو همسرشو پسرش رفتیم رستوران شام خوردیمو ارمدیم دم خونه مامانم ماشینو برداشتیم اومدیم خونه.فیلم عروسیمونو باز دیدیمو نشستیم به گپ زدن شنبه ام که تازنصفه تعریف کردم بعدشم رفتم خونه مامانم زنگ زد بیا ایجا ولى دوستامون قرار بود شب بیان خونمون رفتم خونه ناهار خوردم یکم استراحت کردم خونه رو تمیز کردمو کیک شکلاتى پختم اخه تولد یکى از دوستامون بود میخواستیم سورپرایز بشه شاهینم زود اومد خونه فرداشم که تعطیل بودمیدونستم دوستام بیان خیلى میشینن به شاهین گفتم برو بخواب خودمم واسه شام همبرگر اماده کردم دوش گرفتم  شاهین بیدار شد خوردیمو جمع کردیم دوستامون اومدن حالا جلو در وایسادیم با کیک و شمع هاى روشن دوستمون خیلى غافلگیر شد اومدن نشستنو گپ زدیمو قلیون کشیدیمو تا حدود ٢رفتن ماهم بیهوش شدیم ٢٢بهمن صبح بیدار شدیم منو انگار کتک زده بودن بعد صبحانه همینجورى لش کردم رو زمین جلو تى وى یهو مامانم تو تلگرام پیام داد اناهیتا اماده شو عروسى دختر خالته حالا مرضوع چیه همون دختر خالم که تو پستاى قبل توضیح دادم ماجراهاشو با دوست پسر

ش و اینکه  شهریور ماه همین امسال بعد کلى داستان عقد کردن و به همه اعلام کردن قراره٢سال عقد کرده باشن حالا حامله شده و نامزدش به خانوادش گفته اونام زنگ زدن به خاله من موضوع رو گفتن و خاله من شهید کرده خودشو انقدر گریه کرده مامان منم ارومش کرده و طى جلسه اى با خانواده همسرش قرار شده عروسى همین ماه باشه .ماهم که افتادیم دنبال لباس و فرتى بازى.حالا این پسر رو على الحساب گذاشتم در جریان باشید بقیه رو مینویسم.بووووس

نظرات 6 + ارسال نظر
آبگینه چهارشنبه 16 اسفند 1396 ساعت 09:28

معلومه کجایی دختر؟ کارت کمتر شد باید بیشتر بیایی واسمون تعریف کنی
هرچند اینمدلی آدم غافلگیر میشه انشاالله قدم نی نی واسه دخترخاله ات مبارکه. انشاالله این بچه محکم کاریه زندگیش باشه
یه موقع اشتباه نکنه و بگه الان نمیخام و ... خیلی ریلکس با این قضیه کنار بیاد بهتره. واسه اینکه از حرف کسی هم ناراحت نشه بگه زایمان زودرس داشتم چیزی که متاسفانه خیلی شایع شده

حتما ابگینه جون انگار زندگى اومده رو دور تند سعى میکنم زودتر بیام

سحر شنبه 12 اسفند 1396 ساعت 13:22 http://senator

چرا انقد دیر می یای؟
البته خوشحالم که وقتت پر انشاالله به شادی پرباشه
منم دوست داشتم وقتم با چیزای مثبت پربشه انشاالله بشم مثل تو
برای این تازه عروسمون اشکال نداره دیگه شده براش جشن بگیرین انشاالله قدم نی نی هم خیره باشه

سحر جون زودتر میام شرمنده سرم شلوغ بود.ایشالا

تیلوتیلو شنبه 12 اسفند 1396 ساعت 11:22 http://meslehichkass.blogsky.com/

همین که خوبی خدا را شکر
عروسی هم که دم عید خوب میچسبه ها

ولى تیلو جون خیلى همه چى هول هولکى شده

Zahrs سه‌شنبه 8 اسفند 1396 ساعت 22:50

خیلی دوست داشتم پیجتون رو هم دنبال میکردم.
به هرحال ممنون.امیدوارم که حال دلتون همیشه خوب باشه.
یه چیز دیگه که منم مثل شما پدرم فوت شده.ووقتی خاطرات روزمره تون و اینکه ازحستون به مادرتون میگین.یاد حس خودم به مادرم که دقیقا همینجوره میفتم.
خدا بیامرزه پدرتون رو.وهمه ی رفتگان رو.

ممنونم عزیزدلم خیلى لطف دارى دقیقا ما که شرایطمون مثل هم هست خوب حرف همدیگه رو میفهمیم

پرنسا سه‌شنبه 8 اسفند 1396 ساعت 20:21

سلام بر تنبل کلاس
اصلا اشکالی نداره باردار شده ریلکس جشن بگیرید بفرستینشون خونه بخت.بچه از خودشونه از غریبه نیست که والا

اره والا پرنسا جون ولى خوب یکم زیادى زود بود من فقط ناراحت اینم که کاش یکم امادگى بچه داشتن بعد این اتفاق به خواست خودشون میوفتاد

Zahrs سه‌شنبه 8 اسفند 1396 ساعت 15:07

سلام عزیزم.من جدیدا پستهای شمارو می خونم.شدیدا هم پیگیرم.
زود به زود دلم براتون تنگ میشه.
پس زود به زود پست بزارید.ممنون
راستی شما پیج اینستا دارید؟آیا؟

ممنون عزیزم لطف دارى من پیج دارم ولى خصوصى هست دوست عزیزم.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.