خاطرات من ١٣٦٩

اینجا قسمتى است از زندگى من

خاطرات من ١٣٦٩

اینجا قسمتى است از زندگى من

غریزه

سلام به همه . یکی از دوستان وبلاگیم تو وبلاگش راجع به یکی از اشناهاشون نوشته که همسرش نا توانی ج ن س ی داره و به حالت دردودل نوشته کاش جدا بشن خیلی واسم جالبه که بعضیا اومدن و مخالفت کردن که چرا اینجوری میگی . ما هرچقدر هم ادم مهربون و ریلکسی باشیم نمیتونیم با منطق و غریزه توی وجودمون بجنگیم پست این دوست عزیز منو یاد یکی از اشناهای خودمون انداخت که حدود 10 سال پیش با پسری دوست شد و ازدواج کرد و دقیقا شب عروسی متوجه ناتوانی ج ن س ی اقا شد و بعد 4 سال طلاق گرفت به نظرمن بهترین کار رو کرد ببینید بچه دار شدن یه موضوع دیگه اس ولی رابطه بین زن و مرد از بچه دار شدن هم مهم تره وقتی یک مرد رو دوست داریم و کم کم بهش عادت میکنیم و عاشقش میشیم اگر رابطه ج ن س ی نباشه انگار این حس دوست داشتن تو یه نقطه بی حرکت مونده و دیگه هیجانات و انرژی کافی نداره . همه ما یکی از مهمترین نیازهامون نیاز ج ن س ی بوده واسه ازدواج و این ارتباطه که حس بین ما و همسرمون رو با حسمون با بقیه ادامای اطراف کلا متفاوت میکنه . تجربه ای که مطمئنن همه متاهلا داشتن این روابط یک نوع پیوند عمیقه و اگر یک زن بخاطر ناتوانی همسرش این حس رو تجربه نمیکنه از بیرون نگاه نکنید و بگید وای باید پاش وایسته درسته عشق تو رابطه مهمه ولی این موضوع کمی نیست . بودن اون زن با یه همچین مردی درست مثل اینه که ازدواج نکرده و داره با خواهر برادرش زندگی میکنه . من 6 سال از شوهرم کوچکترم زمانی که داشتیم اشنا میشدم رفتیم پیش یکی از معروفترین روانشناسای ایران واسم جالب بود تا نشستیم اولین سوال گفت چند سال اختلاف سن دارید بعد که گفتیم خودش واسمون توضیح داد که یه مرد انقدر واسش ارتباط ج ن س ی مهمه که ما توصیه میکنیم حتما اختلاف زیر 5 سال نباشه چون باید با بالا رفتن سن زن جوون تر باشه وبرای مرد جذاب پس بدونید این موضوع واسه اقایون هم مهمه  ونمیشه نادیده گرفت.